مهم ترین شاخص های کلیدی ارزیابی عملکرد (KPI)‌ بازاریابی

چرا باید KPIهای بازاریابی رو بشناسید؟ پیتر دراکر میگه اگه نتونید چیزی رو اندازه بگیرید، نمی‌تونید مدیریت کنید.

مهم ترین شاخص های کلیدی ارزیابی عملکرد (KPI)‌ بازاریابی

چرا باید KPIهای بازاریابی رو بشناسید؟ پیتر دراکر میگه اگه نتونید چیزی رو اندازه بگیرید، نمی‌تونید مدیریت کنید.
KPIهای بازاریابی

حتما شما هم این تجربه رو داشتید که توی دانشگاه یا مدرسه، آخر هر ترم بهتون یه کارنامه می‌دن که حاوی میانگین نمرات مستمر و امتحان پایانیه. این کارنامه نشون می‌ده در طول سال درس خوندین یا نه، تو یک کلام کارنامه عملکرد دانش آموز یا دانشجو رو تو کل سال نشون می‌ده. تو بازاریابی هم چیزایی مثل کارنامه وجود داره که عملکرد شرکت رو نشون می‌ده.


ولی توی بازاریابی به آن کارنامه نمی‌گوین، بلکه بهشون شاخص‌های کلیدی عملکرد یا KPI های بازاریابی می‌گن. این شاخص‌ها کمک می‌کنن عملکرد تیم بازاریابی‌تون رو بسنجین.

 

می‌دونین موفق‌ترین کسب و کارها از چه KPI بازاریابی استفاده می‌کنن؟ تو این مقاله با ما باشین تا معرفی‌شون کنیم.

 

مهم ترین KPI های بازاریابی

هزینه جذب مشتری (CAC)‏

این شاخص مقدار پولی که واسه تبدیل یه سرنخ بالقوه به مشتری نیازه رو اندازه می‌گیره. این معیار مهمی تو کسب و کاره و تو تصمیمات مرتبط با بودجه خیلی مهمه. باید تو کسب و کار مقدار پولی رو واسه جذب مشتری هزینه کنین که اگه ازتون خرید کنه سود کنین.

 

مثلا واسه جذب 10 مشتری 5 میلیون هزینه می‌کنین و هر مشتری 1 میلیون بهتون سود می‌رسونه. تو این حالت هزینه جذب هر مشتری نیم میلیونه و از سودی که می‌رسونه کمتره. یعنی جذب این مشتری‌ها به صرفه‌س. ولی اگه هر مشتری 100000 تومان سود برسونه، شرکت از جذب این مشتری‌ها ضرر می‌کنه.

 

ارزش طول عمر مشتری (CLV)‏

CLV معیاری واسه تعیین میزان هزینه بازاریابیه. این کل درآمدی رو که یه کسب و کاز از مشتری انتظار داره رو نشون می‌ده. این معیار واسه مقایسه با CAC مفیده. اگه CAC از CLV بیشتر باشه یعنی هزینه جذب مشتری زیاده. همون مثال بالا تو اینجا هم کاربرد داره.

 

بازگشت سرمایه (ROI)‏

این شاخص تو بازاریابی به معنیه مقدار پولیه که تو مقایسه با هزینه بازاریابی به دست میاد. محاسبه‌ش هم خیلی آسونه. هزینه‌های بازاریابی رو از رشد فروش‌تون کم کنین. بعدش آن رو بر هزینه بازاریابی تقسیم کنین تا بازدهی سرمایه گذاری‌تون رو به دست بیارین. سخته بگین که این مقدار رشد فروش برای این کمپینه، واسه همین بهتره از میانگین رشد فروش استفاده کنین.

 

بازگشت هزینه تبلیغات (ROAS)‏

این شاخص واسه تعیین موقعیت‌های تبلیغاتی کاربرد داره. به زبون ساده این شاخص نشون می‌ده هزینه‌ای که واسه تبلیغات کردین چقدرش از طریق جذب مشتری و خریدشون برگشته. مثلا 1 میلیون برای تبلیغات هزینه کردین و از طریقش 50 فروش داشتین و در کل 5 میلیون سود کردین. ROAS در این حالت 5 به 1 است.

 

نرخ تبدیل

نرخ تبدیل درصدی از بازدیدکنندگانه که کار خاصی رو کردن. این کار می‌تونه هر چیزی باشه. این KPI بازاریابی بهتون نشون می‌ده چقدر تو جذب سرنخ موفق بودین. مثلا اگه افراد زیادی تو سایت‌تون ثبت نام می‌کنن؛ ولی نرخ تبدیل‌شون به مشتری کمه. تو این شرایط باید بدونین یه جای کار می‌لنگه و استراتژی‌تون مشکل داره.

 

حفظ مشتری

ممکنه فکر کنین که حفظ مشتری جز KPIهای بازاریابی نیست؛ ولی این اشتباهه. شما می‌تونین از اطلاعات موجود واسه ارسال پیام و کمپین بازاریابی استفاده کنین. شاخص حفظ مشتری کمک می‌کنه مشتریان رو بهتر درک کنین و کارهاتون رو بهتر کنین.

 

نتیجه‌گیری

واسه اینکه عملکردتون رو تو بازاریابی بسنجین لازمه از KPI های بازاریابی استفاده کنین. اینکه هزینه جذب هر مشتری تون چقدره. ارزش طول عمر مشتری تون چقدره. چقدر بازگشت سرمایه دارین. چقدر هزینه تبلیغاتتون برمی‌گرده یا نرخ تبدیلتون چقدره و همینطور چفظ مشتری چقدر بوده و چه چیزایی باعث حفظ مشتری‌هاتون شده. همه اینا برای نوشتن کمپین‌های بعدی بازاریابی به دردتون میخوره.