بیل گیتس میگه: «همه نیاز دارن کوچ داشته باشن. فرقی نمیکنه که بسکتبالیست باشید، تنیسور، ژیمناست یا بازیکن بریج. اکثر مردم خودشون رو برای کارایی که تو یک سال میتونن انجام بدن، دست بالا میگیرن و برای کارایی که تو ده سال میتونن انجام بدن، خودشون رو دست کم میگیرن.» از نظر بیل گیتس برای اینکه به همچین مشکلی برنخورید باید از یه آدم حرفه ای کمک بگیرید.
ما تو این مقاله میخوایم ببینیم کوچینگ یعنی چه، یک کوچینگ به زبان ساده چطور باعث موفقیت افراد میشه و اصلا هدف از کوچینگ چیه؟!
کوچینگ یعنی چه؟
به زبون ساده، کوچینگ یه روشه که میخواد عملکرد آدما رو بهتر کنه. کوچینگ روی گذشته یا آینده دور تمرکز نمیکنه، بلکه با «الان» و «هم اکنون» کار داره. البته روشهای مختلفی از کوچینگ هست، البته نمیشه گفت همیشه «کوچ» یا مربی جای «متخصص» رو میگیره. در واقع کوچ فقط کمک میکنه که فرد راحتتر فرایند یادگیری رو پشت سر بذاره.
چیزی که باید بهش توجه کنیم اینه که فرق زیادی بین یاد دادن به کسی و کمک کردن بهش برای یادگیری وجود داره. توی کوچینگ، مربی فقط به فرد کمک میکنه که خودش، عملکردش رو بهتر کنه. یعنی کوچ به آدما کمک میکنه که بهترین حالت خودشون رو بدست بیارن.
کوچها معتقدن که آدما خودشون جواب مشکلاتشون رو میدونن؛ فقط شاید بعضی وقتا نیاز داشته باشن که کمکی بگیرن تا جواب رو پیدا کنن. پس کوچینگ یعنی کمک کردن به آدما، تا خودشون به بهترین حالت خودشون برسن.
با این حساب برای اینکه شما به عنوان کوچ بتونید کسی رو کمک کنید که رشد کنه یا حتی اگه قراره از یه کوچ کمک بگیرید باید از یه مدل یادگیری استفاده کنید. بهترین مدل برای این شرایط مدل چرخه یادگیریه.
مدل چرخه شایستگی یادگیری چیست؟
یک مدل خوب برای یادگیری، چرخه شایستگیه که چهار مرحله داره و بهمون کمک میکنه بفهمیم چه قدر درباره هرچیزی تخصص و شایستگی داریم.
1. عدم شایستگی ناخودآگاه
یعنی زمانی که ما نمیدونیم درباره یک موضوع اطلاعاتی نداریم. مثلاً یه بچه که هیچوقت دوچرخه ندیده یا نمیدونه که زبانهای دیگهای هم تو دنیا وجود داره و صحبت میشه باهاش. توی این حالت برای این بچه عدم شایستگی ناخودآگاه ایجاد میشه درباره دوچرخه سواری یا صحبت کردن با اون زبان خاص.
2. عدم شایستگی آگاهانه
یعنی میدونیم که یک مهارتی توی دنیا وجود داره ما اون مهارت رو نداریم و توی اون خوب نیستیم. مثلاً یه بچه که دیده بقیه بچهها دوچرخهسواری میکنن، یا شنیده که بعضی از مردم به زبان دیگری صحبت میکنن، پس دوست داره که اونم یاد بگیره.
3. شایستگی آگاهانه
زمانیه که یاد گرفتیم چطور کاری رو انجام بدیم؛ ولی هنوز هم باید روش فکر کنیم تا بتونیم خوب انجامش بدیم. مثلاً یه بچه که میتونه سوار دوچرخه شه ولی مهارت کافی نداره و چند سانت بعد از حرکت روی زمین میافته.
4. شایستگی ناخودآگاه
اینجا اونقدر کاری رو خوب یاد گرفتیم که برامون عادی شده و برای انجامش نیازی به فکر کردن نداریم. یعنی دیگه لازم نیست فکر کنیم که چطور اون کار رو انجام بدیم، فقط انجامش میدیم. بعضی وقتا حتی اگه خیلی بهش فکر کنیم، شاید نتونیم درست انجامش بدیم!
کوچها باید بفهمن که فرد توی کدام مرحله قرار داره و با روش مناسب بهش کمک کنن که به مرحله بعد برسه.
بررسی پنج مفهوم متفاوت، اما نزدیک به هم
تدریس، راهنمایی، مربیگری، مشاوره و درمان یا تراپی پنج تا کلمهای هستن که بعضی وقتا اشتباها جا به جا استفاده میشن. تو این قسمت میخوایم ببینیم هر کدوم دقیقاً چه معنی میدن و چه فرقی با هم دارن.
تدریس یا آموزش (Teaching)
تدریس رایجترین و معروفترین روش برای کمک به یادگیری دیگرانه. یه معلم سعی میکنه دانش رو مستقیم به دانشآموزش برسونه. ولی بعضی معلما هم هستن که میدونن کار «دانشجو» باید حرفه ای تر از «دانشآموز» باشه و سعی میکنن بخشی از یادگیری رو به خود دانشجو واگذار کنن. معلما باید هم بلد باشن آدما رو تشویق به یادگیری کنن و هم از تکنیکهای انگیزشی کوتاه مدت و بلند مدت استفاده کنن.
راهنمایی (Mentoring)
منتور یا راهنما به نوعی بین مربی و معلمه. اگرچه اونا معمولاً تو حوزه تخصصی خودشون استاد و متخصص هستن، ولی مسئولیت آموزشی رسمی ندارن. منتورها به آدما کمک میکنن که تجربه و دانش خودشون رو به اشتراک بذارن و آمختههای خودشون از مشکلات و چالشهایی که پشت سر گذاشتن رو در اختیار افراد قرار بدن.
مشاوره (Counselling)
مشاوره یعنی کمک کردن به آدما برای حل مشکلاتشون. بعضی وقتا کوچینگ، تدریس یا راهنمایی کافی نیست و آدما نیاز دارن که با یه مشاور صحبت کنن. مشاوره بیشتر جنبه درمانی داره و مشاور ممکنه بیشتر تو مشکل دخالت کنه. مشاور یه جورایی وسط راه بین کوچ و تراپیسته.
درمان یا تراپی (Therapy)
تراپیست یا درمانگر با آدمایی کار میکنه که از مشکلات روانی یا فیزیکی رنج میبرن و میخوان درمان بشن. تو اکثر موارد، آدمایی که میرن تراپی، دنبال درمان عاطفی یا رهایی از دردهای روحی هستن. تراپیست ممکنه از روشهای مختلفی برای کمک به بهبود مراجعش استفاده کنه.
مربیگری یا کوچینگ (Coaching)
اما معنای دقیق کوچینگ چیه؟ کوچینگ به زبان ساده یعنی یاد دادن به آدما چطور ماهی بگیرن، نه اینکه ماهی آماده بهشون بدن! یه کوچ یا مربی، یه نوع معلمه که فقط قراره فرایند یادگیری رو راحتتر کنه؛ همین و بس.
کوچ نمیخواد به جای آدما تصمیم بگیره یا بهشون بگه چیکار کنن. کوچ فقط با پرسیدن سوالات مناسب و گوش دادن فعالانه، به آدما کمک میکنه که خودشون به جوابها برسن و راهحلهای خودشون رو پیدا کنن.
هدف از کوچینگ چیست؟
همونطور که گفتیم تراپیست با سلامت روان آدما سروکار داره؛ ولی کوچینگ میخواد آدما رو رشد بده. آدمایی که میرن کوچینگ، مشکل روحی خاصی ندارن و فقط میخوان به اهدافشون نزدیک بشن. کوچینگ قصد داره با باز کردن پتانسیل آدما، بهشون کمک کنه که با چالشهای زندگی، روابط و کارشون بهتر برخورد کنن.
کلام آخر
کمک به یادگیری و آموزش آدما یکی از ارزشمندترین و انسانیترین کارهاییه که میشه انجام داد؛ کاری که کوچها انجام میدن. اما هر کوچی یه روش و یه هدف داره. اما همهشون یه چیز رو مشترک دارن: اونم اینه که میخوان آدما رو بهتر کنن.تو این مقاله گفتیم نگاهی به مسئله coaching انداختیم و گفتیم که کوچینگ یعنی چه، هدف از کوچینگ چیست و کوچینگ به زبان ساده چه تفاوتی با آموزش و … داره.