تا حالا متوجه شدین برند سامسونگ دو تا سه ماه بعد از عرضه محصولات، قیمتش رو کاهش می‌ده؟ این استراتژی کمک می‎‌کنه در ابتدا مشتری هایی که حاضر هستن برای تجربه محصول جدید پول بیشتری بپردازن (Innovators) رو جذب کنه. بعد که این دسته افراد خریدشون تموم شد با کاهش قیمت محصول، اون رو برای دسته دوم خریدارها جذاب میکنه. به این روش قیمت گذاری اصطلاحاً روش سرشیرگیری یا کره گیری میگن. در ادامه این مقاله همراه من باشید تا در ادامه آموزش استراتژی‌های قیمت‌گذاری، بیشتر درباره روش سرشیرگیری بخونیم.

قیمت گذاری سرشیرگیری چیست؟

قیمت گذاری سرشیرگیری یا skimming pricing یه استراتژی محبوب و کاربردی برای قیمت‌گذاری محصولاته. این روش می‌گه بعد از معرفی محصول قیمتش رو بالا بگین، مشتری‌هایی که مشتاق و هیجان زده باشن، اون رو با همین قیمت می‌خرن.

بعد کم کم قیمت محصول رو کاهش بدین تا مشتریانی که مایل به پرداخت پول کمتری هستن، اون رو بخرن. این کار باعث می‌شه محصولات‌تون رو با بالاترین قیمت با توجه به هر مشتری بفروشین. مثلا اگه یه نفر می‌خواد 10 میلیون بده، با همین قیمت بهش بفروشین و اگه برای خرید محصول‌تون 9.5 میلیون کنار گذاشته، با همین قیمت هم به اون بفروشین. یادتون باشه که این استراتژی فقط برای محصولات جدیده و معمولا توی محصولات تکنولوژیک خیلی کاربرد داره.

چه زمانی سراغ روش کره گیری در قیمت‌گذاری بریم؟

تو شرایطی که خریدار کافی برای محصول یا خدمات‌تون تو بازار وجود داشته باشه این استراتژی جواب میده. معمولا خریدارانی رو هدف قرار می‌ده که به قیمت حساس نیستن. اگه همچین مشتری‌هایی ندارین، بهتره از قیمت‌گذاری سرشیرگیری استفاده نکنین.

استراتژی اسکیمینگ وقتی خوب عمل می‌کنه که بازار خیلی شلوغ نباشه یا محصول‌ مشابه تو بازار خیلی کم باشه. با کاهش قیمت، تقاضا محصول خیلی تغییر نکنه. و محصولی که عرضه می‌شه واقعا باکیفیت و ممتاز باشه و برندتون اعتبار و شهرت زیادی داشته باشه.

در ضمن در حالتی که محصول شما نیاز به تولید انبوه نداشته باشه هم این روش خیلی کاربردیه. برندهایی که از قیمت‌گذاری سرشیرگیری استفاده می‌کنن، معمولا محصولات‌شون رو به صورت انبوه تولید نمی‌کنن.

چطور محصولمون رو به روش کره‌گیری قیمت‌گذاری کنیم؟

برای این کار لازمه بدونین که مشتری ها، محصول شما رو به چی میشناسن، یه محصول لوکس یا معمولی؟ نکته مهم دیگه lifetime محصوله (چرخه عمر محصول). تو زمینه‌هایی مثل موبایل یا خودرو  که به صورت منظم محصولات جدید تولید می‌شه این استراتژی به درد می‌خوره. این استراتژی فقط برای محصولات جدیده، پس نیازه که با سرعت بالا اون رو اجرا کنین تا قبل از اینکه محصول‌تون تو بازار قدیمی و منسوخ بشه بتونید اون رو بفروشید.

مثال قیمت‌گذاری سرشیرگیری

شرکت‌های مشهور زیادی از این استراتژی استفاده می‌کنن که ابتدای این اپیزود به سامسونگ اشاره کردیم. یکی دیگه از این شرکت‌ها تسلا است. شرکت تسلا خودروهای برقی تولید می‌کنه و به مراتب از این استراتژی برای قیمت‌گذاری محصولات جدیدش استفاده کرده. این شرکت در ابتدا خودروهاش رو با قیمت بالا به بازار می‌فرسته تا افرادی که به اصطلاح فرست موور (first mover) هستن اون رو بخرن و بعد به مرور قیمتش رو کم می‌کنه تا افراد عادی هم بتونن اون رو بخرن.

کلام آخر

قیمت گذاری سرشیر گیری یه استراتژی عالی برای قیمت گذاری محصولات جدیده. این استراتژی کمک می‌کنه محصولات‌تون رو با بیشترین قیمت ممکن به خریداران بفروشین. اما یادتون باشه برای اجرای این استراتژی لازمه که برندتون معروف باشه. یعنی اگه به سطح مشخصی از معروفیت رسیدید، دیگه می‌تونید استراتژی قیمت‌گذاری سرشیرگیری رو اجرا کنید.