یه سوال ازتون دارم، به نظرتون یه بیزنس قبل از تاسیس باید چه مراحلی رو در نظر بگیره؟ خب جوابش کوتاهه: ترسیم نقشه راه و چارچوبی برای برنامهریزی فعالیتها و مدیریت پروژهها. این کار سخته؛ ولی با کشیدن نمودار SIPOC خیلی آسون میشه؛ ولی این نمودار چیه؟ بیایید بهتون بگم.
نمودار SIPOC چیست؟
این نمودار یکی از بهترین روشها برای شناسایی و تدوین چارجوب برای فرایند اصلی بیزنسهاست. در اصل این دیاگرام یکی از روشهای تدوین شناسنامه فرایند تو استانداردهای مدیریتیه. از این نمودار تو روش DMAIC شش سیگما استفاده میشه. ولی SIPOC مخفف چیه؟
این نمودار یک نقشهی کلی البته بدون درج جزئیاته که میتونید به کمک اون گردش کار کسبوکارتون رو طراحی و مدیریت کنید. ولی SIPOC مخفف چیه؟
- تأمینکنندگان (Supplier): شامل ابزار، تجهیزات، مواد اولیه و تمام چیزهاییه که محصول نهایی رو برای مشتری تولید میکنن.
- ورودیها (Inputs): شامل اطلاعات، افراد یا مواد اولیه میشه.
- فرآیندها (Process): عملکرد اصلی بیزنسه.
- خروجیها (Output): تصمیمات، محصول نهایی یا خدمات ارائه شده.
- مشتریها (Customers): این بخش کل تجربه مشتریها و ذینفعان را شامل میشه.
نقشه SIPOC رو چطور رسم کنیم؟
برای این کار باید مراحل زیر رو انجام بدین:
1. مشخص کردن محدوده کار و ترسیم تیترهای اصلی جدول S_I_P_O_C
اول محدوده کار رو مشخص کنید و تیترهای اصلی جدول یعنی تامین کننده، ورودی، فرآیندها، خروجی ها و مشتری ها رو توی این جدول وارد کنید.
2. مشخص کردن فرآیند اصلی
فرآیند اصلی رو اول بنویسید. یادتون باشه فعالیتها و مراحل انجام هر فرآیند رو بنویسین.
نکته اصلی اینه که ستون فرآیند اولین ستونیه که توی بررسی و نگارش خونده میشه. در ضمن فرایند اصلی رو میشه به بخشهای مختلف تقسیم کرد.
3. تامین کنندگان
توی مرحله بعد تامین کنندگان رو مشخص کنید. مثلا اگه بخوایم یه فرآیند برونسپاری برنامه نویسی انجام بدیم. تامین کننده میشه اون شرکتی که میاد و تقاضای همکاری با ما میده، مشتریهای ما چون دیتای اونها رو لازم داریم تا اپلیکیشن مون رو بسازیم و مدیرای شرکتمون
4. تعیین مواد اولیه و ورودیها
ورودی به شکل های خدمات، مهارت، اطلاعات یا محصولاته. توی مثال برونسپاری برنامه نویسی، ورودی شامل نیازمندی مشتری، سخت افزار مورد نیاز و اطلاعات فنی برای نوشتن و طراحی برنامهست.
5. خروجی
توقع دارید پروژه به چه نتیجهای برسه. خروجی باید هماهنگ با نیاز مشتری باشه. هر محصول تو هر مرحله یک خروجی داره. مثلا خروجی میتونه شامل تکمیل پروژه یا تولید نرم افزار باشه.
6. مشتریان و مصرف کنندگان محصول
در نهایت مشتریان و مصرف کنندگان محصول رو مشخص کنید. مثلا توی مثال طراحی اپلیکیشن، شرکت خود ما، مشتریهامون و کارمندهایی که از این اپلیکیشن استفاده میکنن.
تفاوت نمودار لاک پشتی با SIPOC
اما توی بحث نمودار SIPOC باید با بحث نمودار لاکپشتی هم آشنا بشید.
نمودار لاکپشتی هم مثل نمودار SIPOC یک نمای شماتیک از فرایند بهتون میده. با این تفاوت که پارامترهای این نمودار متفاوته. نمودار لاکپشتی شامل ورودی، خروجی، فرآیند، شاخصهای عملکرد و نتایج فرآیند، روشها و دستورالعملها، منابع مادی و منابع انسانی میشه.
با یه مقایسه متوجه میشید که توی نمودار لاکپشتی چندتا معیار بیشتر داره.
کلام آخر
در نهایت برای اینکه توی بیزنستون موفق بشید، لازمه برای فعالیتهاتون برنامهریزی کنین. همهی مدیران بیزنس میدونن که بدون داشتن برنامه تو کارشون موفق نمیشن. نمودار SIPOC این کار رو براتون خیلی ساده میکنه. البته میتونید نمودار لاکپشتی رو هم استفاده کنید اما این بستگی به انتخاب شما داره.