مقایسه ریبرندینگ شرکت‌های بزرگ مانند کوکاکولا و اپل

فرایند ریبرندینگ کوکاکولا و اپل نکته‌های ظریف و جالبی داره که هر استراتژیستی یکبار باید درباره اون بخونه. توی این مقاله یکبار مقایسه ریبرندینگ شرکت‌های بزرگ مانند کوکاکولا و اپل رو انجام دادیم. امیدوارم نکته‌های خوبی برای شما هم داشته باشه.

مقایسه ریبرندینگ شرکت‌های بزرگ مانند کوکاکولا و اپل

فرایند ریبرندینگ کوکاکولا و اپل نکته‌های ظریف و جالبی داره که هر استراتژیستی یکبار باید درباره اون بخونه. توی این مقاله یکبار مقایسه ریبرندینگ شرکت‌های بزرگ مانند کوکاکولا و اپل رو انجام دادیم. امیدوارم نکته‌های خوبی برای شما هم داشته باشه.
مقایسه ریبرندینگ شرکت‌های بزرگ مانند کوکاکولا و اپل

تا به حال اصطلاح زنده شدن بیزنس به گوش‌تون خورده؟ به نظرتون یک شرکت چجوری می‌تونه دوباره متولد بشه و سرنوشت خودش در عرصه رقابت رو متحول بکنه. ریبرندینگ یه عامل تعیین کننده‌س، چون بینش‌ها رو تغییر می‌ده و بیزنس‌ها رو به سمت افق‌های جدید سوق می‌ده. مطالعات موردی ریبرندینگ، روایت‌های جذابی هستن که رمز و رازهای پشت این تحولات قابل توجه رو آشکار می‌کنن.

 

اما ریبرندینگ دو برند معروف جهانی، یعنی اپل و کوکاکولا بهترین بازسازی برند در زمان خودشون هستن. این دو برند با تغییرات بسیار جزئی تونستن برند خودشون رو نجات بدم. اما چطوری؟

 

ریبرندینگ اپل

تغییر قابل توجه اپل در سال 2007 رخ داد، زمانی که کلمه «کامپیوتر» رو از نامش حذف کرد و به «اپل» تبدیل شد. این تغییر نشان‌دهنده تمرکز این شرکت به طیف وسیع‌تری از لوازم الکترونیکی مصرفی مثل آیفون، آیپد و آیپاد بود.

 

تکامل لوگو

هر چند که این کار ریبرندینگ کامل نبود؛ ولی اپل در طول سال‌های متمادی به تدریج لوگوش رو به‌روز کرد. قابل توجه‌ترین تغییر برمیگرده به سال 1998 که طرح رنگین کمانی لوگو حذف شد. این تغییرات طرح لوگو اپل با فلسفه مینیمالیستی شرکت همسو بود.

 

دلایل تکامل

توسعه اپل به دسته‌ی جدید محصولات، مثل تلفن هوشمند، تبلت، لوازم پوشیدنی و خدمات، نیازمند یک استراتژی ریبرندینگ بود تا طیف گسترده‌تری از پیشنهادات رو در بر بگیره.

 

نفوذ جهانی فناوری

از طرف دیگه همزمان با تثبیت جایگاه اپل به عنوان برندی جهانی در عرصه فناوری، ایجاد هویت برند ضروری به نظر می‌رسید. تغییر نام اپل بیانگر تصویری جامع‌تر و آینده نگرانه‌تر از این برند بود.

 

ریبرندینگ کوکاکولا

در مورد ریبرندینگ کوکاکولا، لوگوی اصلی کوکاکولا توسط جان استیت پمبرتون در سال 1886 طراحی شد. جان از فونت شکسته برای طراحیش استفاده کرد که نشان دهنده زیبایی‌شناسی در آن زمان بود.

 

بطری کانتور

در سال ۱۹۱۵، بطری کانتور نمادین معرفی شد و هویت بصری برند رو تقویت کرد. هدف از طراحی منحصربه‌فرد بطری کانتور این بود که کوکاکولا حتی بدون برچسب هم قابل تشخیص باشه.

 

نوار پویای دینامیک

در دهه 1960، کوکاکولا نوار پویای دینامیک رو معرفی کرد و یک عنصر مدرن و پویا به این برند اضافه کرد. این مسئله همزمان با معرفی شعار «این چیز واقعی است» بود.

 

ریبرندینگ

کوکاکولا تغییرات اساسی تو نام تجاری‌اش مثل تغییر کامل لوگو نداشته؛ ولی رویدادی مهم با عنوان «New Coke» در سال 1985 رو شکل داد. کوکاکولا برای مقابله با افزایش محبوبیت پپسی، فرمول کلاسیکش رو اصلاح و «New Coke» رو معرفی کرد.

 

مقایسه ریبرندینگ اپل و کوکاکولا

قبل از هر چیزی بیایید به وجوه مشترک این دو ریبرندینگ بپردازیم. هر دو لوگویی طراحی کردن که فراتر از محصول‌شون بره. اگه به لوگوهای این برندها نگاه کنین متوجه جذابیت‌شون می‌شید. اپل یک تم جهانی برای میوه ممنوعه انتخاب کرد و کوکاکولا حس سنتی آمریکایی رو انتخاب کرد. با این حال اون‌ها درنحوه یافتن ارتباط لوگو و مشتریان وجه مشترکی دارن. این ارتباط می‌تونه احساسی، فکری یا عقلانی باشه.

با توجه به وجوه مشترک این دو ریبرندینگ و فعالیت این دو می‌شه گفت یه ریبرندینگ خوب ویژگی‌های زیر رو داره:

  • سازگاری با چشم‌اندازهای متغیر بازار، ترجیحات مصرف‌کننده و روندهای صنعت
  • حفظ تعادلی برند و پذیرش نوآوری، برای حفظ ارتباط با مشتری
  • بازاریابی خلاقانه و جذاب
  • منتقل کردن ارزش‌های واضح برند
  • در اولویت گذاشتن تجربه کاربری یکپارچه

 

کلام آخر

نکته مهم و اساسی در این مورد اینکه که مطالعات موردی درباره ریبرندینگ، درس ارزشمندیه برای شرکت‌هایی که دنبال تغییر و دوباره متولد شدن هستن؛ داره. مقایسه ریبرندینگ شرکت‌های بزرگ مثل کوکاکولا و اپل بر اهمیت انطباق پذیری، تعادل بین سنت و نوآوری، بازاریابی جذاب، ارتباط شفاف ارزش‌های برند و ضرورت طراحی و تجربه کاربری دیجیتال‌پسند تأکید می‌کنه. پس شما هم باید توی فرایند ریبرندینگتون به این نکات دقت کنید.