وقتی صحبت از راهاندازی یه محصول جدید میشه، اولین چیزی که ذهن خیلیها رو درگیر میکنه اینه که چطور بدون اینکه دخلوخرج پروژه از کنترل خارج بشه، بفهمیم محصولمون اصلاً ارزش ساختن داره یا نه. اینجاست که شما حتماً باید بدونید mvp چیست و چطور میتونید ازش استفاده کنید.
مفهوم «حداقل محصول پذیرفتنی» یا MVP تا حد زیادی به شما کمک میکنه قبل از خرج کردن کلی پول و زمان، مطمئن بشید محصولی که دارید میسازید واقعاً به درد کاربر میخوره یا نه.
MVP چیه و چرا اینقدر مهمه؟
MVP درواقع یه نسخهی خیلی پایه، جمعوجور و ضروری از محصوله؛ نسخهای که فقط هستهی اصلی امکانات رو داره و قرار نیست کامل و بینقص باشه. اما mvp مخفف چیست؟ این کلمه مخفف عبارت “Minimum Viable Product” یا همون «حداقل محصول پذیرفتنی» هست.
هدف از ارائهی MVP چیه؟
کسبوکارها معمولاً MVP رو برای این 4 هدف اصلی ارائه میکنن:
- هر چه زودتر محصول رو وارد بازار کنن و بازخورد واقعی بگیرن.
- قبل از خرجهای سنگین، بفهمن کاربر چه نگاهی به محصول داره.
- واکنش بازار و مشتریها رو نسبت به ایدهشون بررسی کنن.
- در صورت نیاز، مسیرشون رو عوض کنن.
بهعبارت ساده، MVP کمک میکنه کمترین ریسک و بیشترین شناخت رو از بازار محصول به دست بیارید.
تفاوت MVP با دمو و نمونه اولیه
خیلیها MVP رو با Prototype یا Demo اشتباه میگیرن. در حالی که این سه تا، کاملاً با هم فرق دارن:
- دمو (Demo): یه نسخهی نمایشی با ظاهر خوبه که بیشتر برای نمایش به مشتری یا سرمایهگذارها استفاده میشه. حتی ممکنه نصفهنیمه کار کنه، اما چون فقط هدفش نمایش هست، این موضوع خیلی هم اهمیتی نداره.
- نمونه اولیه (Prototype): بیشتر برای تست ایدهست؛ اینکه ببینید «میشه این محصول رو ساخت یا نه؟» قرار نیست زیبا باشه یا حتی درست کار کنه. فقط باید نشون بده ایده قابل اجراست یا نه.
- MVP: برخلاف دوتای قبلی، این یکی کاملاً قابل استفادهست. اگرچه ممکنه خیلی ساده و ابتدایی باشه، اما کاربرِ واقعی میتونه باهاش کار کنه و ارزش اصلیِ محصول رو تجربه کنه.
ویژگیهای یک MVP خوب
یک MVP موفق باید چند ویژگی کلیدی داشته باشه:
- کاربردی باشه. اگر مشکل واقعی کاربر رو حل نکنه، هیچکس سمتش نمیره.
- قابل اعتماد باشه. کاربر باید حس کنه محصول قابل اتکاست.
- استفاده ازش راحت باشه. محصول باید سریع و بدون دردسر پیادهسازی بشه.
برای ساخت MVP چه مراحلی رو باید طی کنیم؟
بعد از اینکه بیزینس پلن مورد نظرتون رو نوشتید و رسیدید به ساختن محصولی که باید ارائه بدید به بازار، باید یه mvp هم داشته باشید؛ اما چطور بسازیمش؟!
1. شناخت چالش و نیاز کاربر
اولین قدم اینه که دقیقاً بدونید مشکل اصلی مشتری چیه و از شما چه انتظاراتی داره. این کار معمولاً از طریق مصاحبه، نظرسنجی و تحلیل بازار انجام میشه. مثال معروفش برند “اوبر” هست. وقتی فهمید مردم از منتظر موندن برای تاکسی و پیدا نکردن ماشین کلافهان، MVP خودش رو بر اساس همین نیاز ساخت.
2. تحلیل رقبا
اگه محصول مشابهی در بازار هست، باید تحلیل رقبا انجام بدید. ببینید رقباتون چی ارائه میکنن، چه نقاط ضعفی دارن و کاربرانشون چه انتقادهایی دارن. این تحلیل باعث میشه MVP شما دقیقاً نقطهای رو هدف بگیره که رقبا در اون ضعف دارن.
3. تعیین ویژگیها و کاهش اونها به حداقل
بعد از اینکه مسیر کاربر مشخص شد، باید لیستی از ویژگیهای احتمالی محصول بنویسید. اما توجه داشته باشید که قرار نیست همهی اینها وارد MVP بشن. فقط ویژگیهای ضروری باید باقی بمونه. همون خصوصیاتی که محصول بدون اونها اصلاً معنا پیدا نمیکنه.
4. توسعه، تست آلفا و تست بتا
بعد از ساخت نسخهی اولیه، نوبت تست آلفاست که معمولاً توسط اعضای تیم انجام میشه. مرحلهی بعد تست بتاست که کاربران واقعی در اون شرکت میکنن.
جمعبندی
توی این مقاله فهمیدیم mvp یعنی چی و چه کاربردی داره. دیدیم هدف از MVP اینه که محصول خیلی سریع و با کمترین هزینه وارد بازار بشه تا ما بتونیم واکنش واقعی کاربرها رو بسنجیم. این نسخه به شما کمک میکنه ببینید آیا محصول، ارزش ادامه دادن و توسعهی بیشتر رو داره یا بهتره همینجا مسیرتون تغییر کنه.