امروز میخوایم راجعبه استراتژی اقیانوس قرمز و آبی باهاتون صحبت کنیم. این موضوع چند وقتیه که خیلی توی فضای کسبوکار باب شده.
استراتژی اقیانوس آبی و اقیانوس قرمز چیه؟
فرض کنید شما یه سری کوسه رو، توی یه دریاچهای گذاشتید که فضای کم و خوراک کمتری داره. این کوسهها به خاطر شرایط، شروع به جنگیدن میکنن و خونوخونریزی راه میندازن. چند ساعت که بگذره، آب کاملا قرمز میشه.
حالا اگه توی همین فضا، فقط یکی یا دوتا کوسه باشن چی میشه؟ چون کوسه دیگهای برای جنگیدن نیست و شرایط نسبتا مناسبه، جنگی راه نمیوفته و در نتیجه آب برکه آبی و شفاف باقی میمونه. حالا در نظر بگیرید که این کوسهها، شما و رقیبهاتون باشید و این دریاچه هم فضای رقابتی شما. به این میگن تعریف استراتژی اقیانوس قرمز و اقیانوس آبی
بریم سراغ بررسی جزئیتر این موضوع
استراتژی اقیانوس قرمز
اگه کسبوکاری دارید که رقیب زیاد داره، یعنی توی اقیانوس قرمز هستید. مثلا کسبوکارهایی که بلیت هواپیما میفروشن، این روزا خیلی زیاد شدن. توی اقیانوس قرمز، باید به جای جذب مشتری جدید، بیشتر روی مشتریها و خریدارهای فعلی تمرکز کنید. استراتژی اقیانوس قرمز توی بازاریابی هم میشه روشهای سنتی و متداول بازاریابی. اگه یه استراتژی، جز استراتژیهای اقیانوس قرمز باشه، یعنی خیلیها ازش استفاده میکنن و رقابت بالاست.
مثال استراتژی اقیانوس قرمز
ایرآسیا یه شرکت هواپیمایی تو مالزی هست، که همیشه سعی داره با بقیه شرکتهای هواپیمایی این کشور رقابت کنه. برای این کار، قیمتهای خیلی پایینی برای فروش بلیطهاش در نظر میگیره. در اصل با این کارش یه جنگ خونین راه میندازه! توی ایران هم جدیدا افق کوروش داره این کار رو انجام میده. این سوپرمارکت زنجیرهای، از یه سری تخفیفهای خیلی زیاد (که بقیه رقبا نمیتونن ارائه بدن)، برای جذب مشتری استفاده میکنه.
مزایای اقیانوس قرمز
- نیاز به ایجاد بازار جدید نداره و بازار همین حالا موجوده.
- تقاضای خوبی از سمت مشتری، برای محصول یا خدمت وجود داره.
- کارمندهای ماهر و باتجربه، به راحتی در این شرکتها استخدام میشن.
معایب اقیانوس قرمز
- رقبای این بازار، قدیمی، باتجربه و خیلی زیاد هستن و شکست دادن اونها خیلی سخته.
- شرکت باید روی یه مزیت رقابتی خیلی خاص (مثل هزینه) تمرکز کنه. این کار برای یه کسبوکار نوپا کار سختیه.
استراتژی اقیانوس آبی
شنا کردن توی اقیانوس آبی، یعنی داشتن کسبوکاری که رقبای آنچنانی نداره. این یکی خیلی جالبه، چون عملا رقیبی نیست و شما هرکاری دلتون بخواد انجام میدید.
استراتژی اقیانوس آبی برخلاف اقیانوس قرمز، روی نوآوری، خلاقیت و اختراع تمرکز داره و هدفش باز کردن یه بازار جدید و یا ارائه یه خدمت جدید برای تقاضاهای قدیمیه (مثل کاری که ازکی و بیمیتو انجام دادن).
مثال استراتژی اقیانوس آبی
اگه 30 سال به بالا داشته باشید، حتما یادتونه اون اوایلی که تلفن همراه و غیره توی ایران مطرح شده بود، همراه اول، تنها شرکتی بود که سیمکارت میفروخت. همین باعث شده بود کسی به قیمتهای فضایی سیمکارتها و غیره، اعتراضی نداشته باشه (چون گزینهی دیگهای نبود). همراه اول هرکاری که میکرد، مردم محصولش رو میخریدن. البته بعد که ایرانسل و رایتل و غیره اومدن، دیگه اقیانوس آبی درکار نبود. دیجیکالا هم مثال خوبیه.
مزایای اقیانوس آبی
- این استراتژی به دادهها وابسته است.
- به خلاقیت خیلی زیادی نیاز داره
- شما رو متمایز میکنه و باعث میشه سریع مطرح بشید
معایب اقیانوس آبی
- احتمالا بلندمدت نتونید توی این فضا بمونید. دیر یا زود رقیب پیدا میکنید.
- چون قرار نیست از یه سیستم موجود و مشخص استفاده کنید، پیشنیازهای زیادی داره که معمولا هزینههای زیادی هم میطلبه
- اگه درست استراتژی رو مشخص نکنید، ریسک شکست بالاست
تفاوتهای استراتژی اقیانوس قرمز و آبی
- اقیانوس قرمز روی رقابت توی بازار موجود تمرکز داره؛ در حالی که اقیانوس آبی هدفش ایجاد یه بازار کاملا جدیده.
- پایه و اساس موفقیت توی استراتژی اقیانوس قرمز، رقابته. ولی توی استراتژی اقیانوس آبی، رقابت کاملا بی معنا هست و رقیبی وجود نداره!
- تمرکز اقیانوس قرمز بیشتر روی مشتریهای فعلی هست؛ اما اقیانوس آبی روی مشتریهای جدید سرمایهگذاری میکنه.
- اقیانوس قرمز تقاضای موجود رو جواب میده ولی اقیانوس آبی تقاضای جدید ایجاد میکنه.
- اقیانوس آبی، بازار هدف رو تعریف میکنه؛ اما اقیانوس قرمز قصد ارائه خدمات بهتری به بازارهای موجود رو داره.
- توی استراتژی اقیانوس قرمز شرکتهای زیادی تو بازار موجود با هم رقابت میکنن؛ اما تو اقیانوس آبی یک یا دو شرکت هستن که به بازار جدید تسلط دارن.
- استراتژی اقیانوس آبی میتونه روی یه خدمات جایگزین برای اقیانوس قرمز تمرکز کنه.
الگوی چهار اقدام استراتژی اقیانوس آبی
الگوی چهار اقدام تعیین میکنه که آیا پولی که سرمایهگذاری میشه، به درستی برای به حداکثر رساندن سود مصرفکننده و به حداقل رساندن مشکلات اون به کار میره یا نه. این چارچوب بهترین روش برای کسب بیشترین سود با کمترین قیمت، تو بازار یک محصول هست. بریم با هم ببینیم که اون چهار تا اقدام کدومها هستن.
حذف
تو مرحله اول، شما باید فاکتورهایی رو تو این صنعت شناسایی کنید، که به دلیل نقص باید از بین برن. پس عوامل بیبازده و با بازدهی کم رو از صنعت حذف میکنید.
کاهش
تو این مرحله باید عواملی رو شناسایی کنید، که سودآوری خوبی برای صنعت ندارن. این عوامل کاملا پایینتر از سطح استاندارد صنعت هستن. مثلا هزینه بالای تولید، باعث کاهش تولید محصول میشه.
افزایش
این دسته، عوامل مهمی هستن که باید افزایش پیدا کنن، تا صنعت کاملاً بالاتر از حد استاندارد قرار بگیره.
ایجاد
بعضی از ویژگیها هستن، که شرکت هنوز ارائه نکرده. برای ایجاد این ویژگیهای جدید، باید نظر مشتری رو بپرسید. بهجزاین، صنعت میتونه محصولاتی جدید ایجاد کنه یا خدماتی منحصربهفرد ارائه بده. این عوامل به شرکت تو ایجاد بازار جدید و متمایز از رقابت، کمک میکنن.
حالا که استراتژی اقیانوس قرمز و آبی رو شناختیم، وقتشه وضعیت کسبوکار خودتون رو مشخص کنید. یادتون باشه که اگه بتونید توی اقیانوس آبی فعالیت کنید، نتایج بهتری میگیرید.